فورد در سن جوانی بسیار به مکانیک علاقمند بود، وقتی 15 سال داشت ساعتی جیبی که پدرش به او داده بود را از هم باز کرد و دوباره سرهم نمود. فورد آزمایشات شخصی خود را در مورد موتورهای بنزینی انجام داد و این آغاز امپراطوری وسیع فورد بود. طبق آنچه در مجله فوربس آمده، ثروت خالص فورد در سال 2008، به 1/188 میلیارد دلار می‌رسید. فورد شکست‌های متعددی را تجربه کرد که همگی آن‌ها به موفقیت‌های تاریخی و باورنکردنی او افزودند.

بهترین بخش داستان زندگی فورد این است که اگر برای غلبه به مشکلات امروزتان به کمک نیاز دارید، بسیاری از درس‌هایی زندگی او هنوز هم برای قرن 21 کاربرد دارند.

1- به دنبال مشاوره از دیگران باشید

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که هنری فورد انجام داد، این بود که به مشاورین معتمد خود گوش نمی‌کرد. بسیاری‌ها، از جمله پسر فورد، به او در مورد افزایش محبوبیت ماشین‌های دیگر هشدار داده بودند، اما او این تغییرات را نمی‌پذیرفت. فورد در پایان زندگیش، گرچه مرد ثروتمندی بود، اما شرکت فورد موتور در صنعت اتومبیل سومین بود نه اولین. به طور حتم شرکت او قدر و منزلتی را که در روزهای اول داشت از دست نداد، اما اگر آقای فورد همگام با نوآوری‌ها پیش می‌رفت، می‌توانست در این صنعت بیشتر از یک رهبر باشد.
2- هر کسی که دست از آموختن بکشد، سالخورده است

هدر دادن ذهن چیز وحشتناکی است. در طول سال‌های رشد و شکوفایی‌، باید روی آموختن تمرکز کنیم، آموخته‌هایی که ما را به سوی فکر کردن هدایت می‌کنند. و وقتی یادگرفتیم فکر کنیم، هرگز نباید این توانایی را از دست بدهیم. یادگیری مستمر، از پیروزی‌ها و شکست‌ها، نه تنها مشوق ما در راه رسیدن به موفقیت است، بلکه ما را جوان می‌کند. امروزه، می‌توانیم دانش خود را به شکل وسیعی بر اساس آنچه می‌آموزیم گسترش دهیم- از دوستان گرفته تا دنبال کنندگانی که تجربیات مشابه‌ای را با ما به اشتراک می گذارند. این نوعی تعلیم رایگان ولی بسیار ارزشمند است.

3- برای همه بسازيد

بسیاری از تاجران موفق به خاطر پذیرایی از ثروتمندان به مال و منال رسیده‌اند، اما هنری فورد محصولاتی را ساخت که برای همگان جذابیت داشت. او حتی حقوق کارگران کارخانه خود را تا حدی اضافه کرد که آن‌ها توانستند ماشین‌هایی که خودشان می‌ساختند را خریداری کنند. و این موجب کاهش میزان گردش مالی شد که شرکت فورد موتور را در سال‌های اولیه به ستوه آورده بود.
4- " چه فکر ‌کنید می‌توانید، چه فکر می‌کنید نمی‌توانید- حق با شماست."

مدت‌ها تصور می‌شود که تمام موفقیت‌ها در واقع از ذهن آغاز می‌شوند. به طور کلی این موضوع پذیرفته شده است که هم موفقیت و هم شکست ابتدا در فکر ما هستند، قبل از آن که خودشان را در واقعیت نشان دهند. هنری فور باور عمیقی به این اصل داشت و در زندگی تجاری روزانه خود با این اصل زندگی می‌کرد. اکثر مردان و زنان بزرگ می‌دانند که هر آنچه در ذهن خود می‌بینند، در واقعیت نمود پیدا خواهد کرد.

بنابراین اولین هدف در هر معامله موفقی این است که از نظر ذهنی به آن موفقیت تعهد پیدا کنیم- مسیری را در ذهن خود ترسیم کنید، این کار ضامن نتایج تجربی مثبت  خواهد بود.

5- روی چیزهای نتیجه‌بخش، سرمایه‌‌گذاری کنید

آنچه موجب شد تا هنری فورد اینقدر موفق شود، این است که او ایده کسب و کار را می‌گرفت و آن را بزرگتر می‌کرد. اگر قرار بود به همان کارخانه کوچک اولیه خود بسنده کند، دیگر نمی‌توانست کسب و کار خود را که امروز برای ما شناخته شده است، داشته باشد. هر بار که می‌خواست شرکتش را گسترش دهد، روی یک کارخانه بزرگتر سرمایه‌‌گذاری می‌کرد تا محصولات بیشتری تولید کند.

او حتی به دنبال تنوع بود و شروع کرد به ارائه سرویس‌های بیشتری غیر از اتومبیل. گرچه تمام این تغییرات هزینه زیادی داشتند، اما هنری فورد مایل بود ریسک کند و روی هر چیزی که به نظرش نتیجه بخش بود، سرمایه‌گذاری نماید.
6- " شکست فرصتی برای شروع دوباره است، این بار هوشمندانه‌تر"

بهترین نکته در مورد شکست این است که قطعی است، مطلق است. وقتی رخ می‌دهد ما آزادیم بگذاریم باشد یا این که بار دیگر با چشم اندازه جدیدی برای آن برنامه‌ریزی کنیم. هنگام بروز شکست باید خود را آماده کنیم و با درس‌هایی که از شکستمان یاد می‌گیریم، پیش برویم.

7- برای آنچه انجام می‌دهیم، شور و اشتیاق داشته باشیم

اگر شور و اشتیاقی برای کارتان ندارید، وقت آن رسیده که شغلتان را عوض کنید و به دنبال یک شغل جدید باشید. ممکن است هر روز، روز کاری عالی و بی‌عیب و نقصی نداشته باشید، اما علاقه و اشتیاق به کار موجب می‌شود همه چیز برایتان ارزشمندتر شود. یافتن چنین شور و اشتیاقی ممکن است زمان ببرد، اما درس‌های زندگی هنری فورد به ما نشان می‌دهد که آن‌‌ها ارزش جنگیدن را دارند.
8- هرچیزی امکان‌پذیر است

هنری فورد نشان داد هر چیزی در این جهان امکان‌پذیر است. او یک شرکت نمادین را از ابتدا ساخت، آن را اداره کرد، سرمایه‌گذار خرید و شرکت‌اش را هر سال بزرگتر و بزرگتر نمود. او تحقیق می‌کرد، از مالکین کسب و کارهای فوق‌العاده که از خط‌های مونتاژ استفاده می‌کردند، درس می‌گرفت و آن را در محصولات خود به‌کار می‌برد.

او یک مبتکر بود و از رشد شخصی دفاع می‌کرد. او با کارمندان‌اش به خوبی رفتار می‌کرد و حقوق و دستمزد آن‌ها را افزایش می‌داد. او دیگران را تشویق می‌کرد که همین کار را انجام دهند. همانند هر آدم دیگری، فرد کاملی نبود، اما داستان زندگیش شامل درس‌های فوق العاده‌ای است که هنوز هم کاربرد دارند.

9- همیشه کارهای کیفیت بالا تولید کنید

هنری می‌گفت:" کیفیت یعنی انجام درست کار، وقتی کسی مراقب شما نیست" و این جمله واقعاً درست است. ما باید همیشه بهترین باشیم، نه فقط زمان‌هایی که رئیس‌ یا والدین‌مان ما را تماشا می‌کنند و حواسشان به ما هست. ایجاد رفتارهای خوب بسیار مهمتر از پیشرفت‌هایی است که از طریق روش‌های غیر اخلاقی صورت می‌گیرند.
10- " دنبال مقصر نباشید، راه‌حل پیدا کنید."

سرزنش کردن و گرفتن انگشت اتهام به سمت دیگران به خاطر اشتباه‌هاتی که خودتان مرتکب می‌شوید، کار آسانی است. به‌هرحال، یکی از مهارت‌هایی که می‌توانید در زندگی بیاموزید، این است که مسئولیت کارهای‌تان را به عهده بگیرید. حتی بهتر از آن، یک قدم فراتر بگذارید و راه‌حلی برای مشکلتان پیدا کنید. این کار موفقیت شما را در زندگی تضمین می‌کند.