Aculus Rift در مقابل Project Morpheus، StarVR و Gear VR: ایده هایی برای E3 بعدی

Aculus Rift در مقابل Project Morpheus، StarVR و Gear VR: ایده هایی برای E3 بعدی


این مقاله به بررسی VR های جدیدی که قرار است به بازار بیاید پرداخته است. Aculus Rift، Project Morpheus، StarVR و Gear VR. در این مقاله با تفاوت ها، قابلیت ها و مشکلات این هدست های جدید که می تواند دنیای بازیکنان حرفه ای بازی های کامپیوتری را متحول کند

شاید کنسول های بازی سنتی هنوز پررنگ ترین حضور را در E3 دارند، اما امسال واقعیت مجازی با تمام قدرت خود را نشان داد و ثابت کرد که آینده بازی های کامپیوتری یک رویای دور از دسترس نیست. پس از امتحان کردن بزرگترین هدست های تصویری در E3 ، می توانیم راجع به آن ها و این که چه پیشرفتی می توانند داشته باشند نظر بدهیم.
در ابتدا Oculus VRبودکه تب واقعیت مجازی را آغازکرد. هدست های آن، Oculus Rift, بسیار خوش فرم ساخته شده اند. Rift یک هدست سبک وزن و بی عیب و نقص مجهز به یک جفت کنترل گر حساس به حرکت می باشد.
چهار نمونه ای که با Rift CV1 اجرا شد –Lucky's Tale, Edge of Nowhere, Eve Valkyrie و   Chronos- کیفیت AAA را در گرافیک و وضوح نشان داد- که برای هر بازیکن کافی است که دهانش آب بیوفتد!
جالب است بدانید که، همه این بازی ها به جز Eve Valkyrie  به حالت سوم شخص است، که نشان می دهد که برنامه نویسان VR می توانند به تکنولوژی اول شخص نیز دست یابند البته با ملاحظات و احتیاط ( چرا که بازی های اول شخص می تواند باعث ایجاد سرگیجه  به علت حرکت شود) .
در یک جلسه جداگانه، یک نمونه به صورت اول شخص با کیفیت عالی ، nDreams' The Assembly ، امتحان شد. با بازی کردن سه مرحله روی یک Oculus Rift پیش نمونه Crescent Bay ( این تیتر همچنین با HTC Vive و Project Morpheus راه اندازی شده است) بازی نشان داد که چطور قابلیت VR برای جذاب تر کردن ساده ترین کارها می تواند ژانرماجراجویی را نیروی تازه بخشد.
در فرم کنونی، نمونه کمی حالت سرگیجه و تهوع را در افراد ایجاد می کند. Oculus بسیار مطمئن است که این حالت سرگیجه فقط در نسل اول و دوم VR مساله ساز خواهد بود، اما همچنان این مساله چالشی بزرگ برای توسعه دهندگان VR است.
در این پژوهش نگاه دقیقی بهProject Morpheus مبتنی بر PS4 سونی انداخته نشد و فقط  یک نمونه کنسرت مجازی با آن دیده شد. ( تنها عنصر تعاملی تکان دادن کنترل گر PS MOVE به عنوان چوبدستی های درخشان بود). ولی خود هدست بسیار راحت و برای عینکی ها کمی بهتر از Oculus Rift می باشد.
و با وضوح تصویر پایین تر Morpheus که 1080p است، "اثر درب روی صفحه نمایش"  ( پیکسل های قابل دید) مشاهده نشد.
HTC تصمیم گرفته است که Viveرا فعلا درE3 به معرض نمایش قرار ندهد ( درحالی که قرار است پیش از Oculus Rift و Project Morpheus عرضه شود)، در نتیجه آخرین هدست بزرگی که آن را امتحان شدStarVR بود. که یک صفحه نمایش 5K دارد ( دو پنل پشتیبانی HD که در کنار یک دیگر قرار گرفته اند) با یک زمینه نمایش  حیرت آور 210 درجه ، یک کنترلگر تفنگی را هم به این ترکیب اضافه کنید.( در حالی که در حال بازی کردن بازی جدید walking dead هستید). این نمونه یکی از جالب ترین نمونه های VR است که تا به حال مشاهده کرده اید.
نمونه StarVR کمی لرزش صفحه نمایش دارد، که باعث می شود به این فکر فرو رویم که چقدر یک کامپیوتر شخصی باید توانمند باشد که این هدست 5k را پشتیبانی کند.
یکی دیگر از نمونه های بزرگ در بازی های واقعیت مجازی Gear VR سامسونگ پشتیبانی شده توسط aculusاست . با وجود این که توسط یک گوشی هوشمند پشتیبانی شده است، جالب توجه است که عملکرد بسیار خوبی دارد. اگر یک Galaxy S6 دارید و می خواهید به دنیای واقعیت مجازی قدم بگذارید در حال حاظر Gear VR بهترین انتخاب برای شماست.
اگر بخواهیم از هدست هایی که در E3 شرکت کرده بودند یک برنده انتخاب کنیم، ( به استثنا Vive) ، اول از همه Oculus Rift را- به دلیل کنترلگر لمسی Oculus و تصویر واضح بازی ها انتخاب می کنیم. از طرف دیگر، برنامه نویسانی اذعان داشتند که وقتی که یک بازی VR را برای یک پلت فرم می سازی، نسبتا ساده است که آن را به پلت فرم های دیگر انتقال دهید. پس به جز بازی های اختصاصی مثل Lucky's Tale، برخی بازی های بزرگ Oculus می توانند با Vive, Morpheus و StarVR به خوبی اجرا شوند.
درمورد ارگونومی فیزیکی، رای بهProject Morpheusداده می شود. گرچه از Rift سنگین تر است، ولی روبند جلویی آن از بالا آویزان می شود و باعث می شود تحمل وزن آن بسیار ساده شود. بزرگترین مزیت آن این است که لنز آن را می توانید به صورت کشویی جلو عقب کنید که این امر باعث می شود افراد عینکی به راحتی از آن استفاده کنند. لنزهای Oculus Rift را می توان به صورت افقی برای فاصله های محوری تنظیم کرد ولی برای جلو عقب کردن قابل تنظیم نیست.
قیمت نیز یک عامل بسیار مهم است که باعث می شود در این زمینه سونی بسیار موفق شود. Oculus, StarVR و Vive نیازمند یک PC مخصوص بازی هستند – چیزی که اگر آن را با مشخصات لازم از قبل نداشته باشید تقریبا 850$ امریکا برای شما هزینه بر خواهد بود.در ضمن، Gear VR، فقط برای هدست 200$ هزینه دارد، اما Galaxy S6 لازم برای آن 200$ دیگر یا بیشتر قیمت دارد

اما در این زمینه برگ برنده در دست StarVR است. که یک هدست جدیدتر، که زمینه بسیار بزرگ آن به شما اجازه می دهد که از دید محیطی خود استفاده کنید – که برای تیراندازی هنگامی که می خواهید اطراف خود را بررسی کنید بسیار مفید است. و کنترل گر اسلحه، اگر هزاران دلار قیمت نداشته باشد ( زیرا PC های خاص معمولا بسیار هزینه بر هستند) می تواند همراه بسیار خوبی برای Overkill's The Walking Dead باشد ( یک دسته با قیمت مناسب می تواند دلگرمی خوبی برای بازیکنان باشد تا در پلت فرم سرمایه گذاری کنند).
در بهترین حالت، واقعیت مجازی مانند یک ماشین دورنوردی است. کدام یک از همه در این زمینه بهتر است؟ حقیقت این است که در این زمینه همه مثل هم هستند. حتی Google Cardboard ، هنگامی که با یک گوشی با صفحه نمایش با اندازه متوسط استفاده شود می تواند باعث شود احساس کنید به مکانی جدید انتقال یافته اید. به همین دلیل است که بیشتر محتوا، تجهیزات و جزییات دیگر ، مثلا این که قابل استفاده روی عینک است صحبت شد. در حال حاظر تجربیات پایه VR همه به هم شبیه هستند.
علی رقم پیشرو بودن Oculus در حال حاظر HTC Vive مبتنی بر SteamVR هدستی است که بیشتر از همه باید به آن توجه کنیم. اگر HTC بتواند طبقبرنامه خود پیش رود، Vive در تعطیلات پیش رو ، پیش از هر هدست مبتنی بر کنسول یا PC به بازار ارائه می شود.
طبیعت رومینگ-آزاد Vive که این امکان را به شما می دهد که در یک اتاق 15X15ft ( 46X46m) باردیابی حرکتی کامل ، می تواند حضور واقعیت را به حدی برساند که رقبای آن هنوز به آن دست نیافته اند. اما باز هم شما به یک PC بازی برای استفاده از همه امکانات نیازمند هستید که به نظر می رسد که حداقل درجه ای از قابلیت های مستقل را دارا می باشد. ما باید نگاه دقیق تری به هدست HTC داشته باشیم.

مارال رضایی

مارال رضایی

مارال هشت سال است که یه عنوان مترجم مشغول به فعالیت است.او دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه است و به سه زبان انگلیسی، فرانسه و اسپانیایی صحبت می کند. مارال به ادبیات، سینما و موسیقی راک علاقه مند است و به دنبال یک تجربه متفاوت به وادی تکنولوژی قدم گذاشته.


0 نظر درباره‌ی این پست نوشته شده است.

ثبت نظر