ماجرای ساختمان پلاسکو از نظر بعد خبری و حادثهای، از نظر فداکاری و ایثار و شهامت آتشنشانان، از نظر گستردگی کار میدانی و اجرایی عملی و البته هم از نظر حضور لشکر سلفیگیرها وسط حادثه، منحصربهفرد و یکی از حوادث عمیق، تاثیرگذار و متاسفانه غمانگیز ایران طی سالهای اخیر خواهد بود.
در ۴۸ ساعت اخیر، هر ایرانی در هر کجای کشور و این جهان پهناور، حتا اگر یک بار در عمرش پا به ساختمان پلاسکو نگذاشته باشد یا از چهارراه استانبول رد نشده باشد، به طور لحظهای پیگیر اخبار ساختمان پلاسکو است و با مدد گزارشهای صداوسیما، سایتهای خبری و عکسها و فیلمهای منتشر شده روی کانالهای تلگرام و صفحات شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام؛ با چشمانی نمناک و چهرهای بهتزده و متاثر منتظر خبری از آتشنشانان مفقود شده و پایان سرنوشت این فرشتگان نجات است.
در این یادداشت به فراخور حوزه کاریام میخواهم کمی از منظر دنیای فناوری این حادثه را بررسی کنم. نگران نباشید، نمیخواهم درباره آن لشکر سلفیگیرها و سلفیبازها صحبت کنم یا توضیح بدهم چنین حادثهای چطور در شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرام با سرعتی چندین برابر سایتها و خبرگزاریها و صداوسیما، پوشش خبری زنده داشت؛ به طوری که بسیاری از مردم یک عکس و خبر را تنها در کسری از ثانیه به طور زنده از محل حادثه رصد میکردند. در این یادداشت میخواهم درباره فناوریهای گمشده در حادثه ساختمان پلاسکو صحبت کنم.
در تمام این ۴۸ ساعت مدام از خودم میپرسم «در قرن ۲۱ و سال ۲۰۱۷ میلادی زندگی میکنیم؛ پس نقش و وظیفه و تاثیر فناوری در این حادثه کجاست؟» دنیای فناوری برای هر قطعهای از پازل حادثه ساختمان پلاسکو، راهکار و استاندارد و ابزار و امکانات دارد. چرا فقط بیلهای مکانیکی و نیروی انسانی وسط کار هستند؟ پس این همه اختراع و توسعه و تحقیق که در دانشگاههای کشور و به دست دانشجویان و محققان صورت میگیرد، به چه دردی میخورد و اگر اینجا استفاده نشود؛ قرار است کجا شاهد اجرایی شدن و عملیاتی شدنش هستیم؟
در فاز اول، این همه گجت و تجهیزات هوشمند ساده و ارزانقیمت برای جلوگیری از حریق و آتشسوزی یا اعلام اطفای حریق و قطع سیستمهای الکتریکی وارد بازار شده است. شاید با هزینهای فقط چند ده میلیون تومانی میشد این ساختمان قدیمی ۵۴ ساله را نسبت به آتشسوزی ایمن کرد. انواع استارتآپهای یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی دارند روی محصولاتی کار میکنند که یک حادثه و خطای انسانی را از قبل گزارش و پیشبینی میکنند. این محصولات میتوانند تمام سیستمهای یک ساختمان مانند سیستم گازرسانی، شبکه برقرسانی، ژنراتورها و حتا استقامت اسکله و دیوارها را بررسی و پیشبینی کنند. بهکارگیری چنین محصولاتی در یک ساختمان مانند پلاسکو خیلی ساده و سریع و راحت است.
در فاز دوم، وقتی صبح زود گزارش آتشسوزی مخابره میشود و آتشنشانان به محل حادثه میرسند و شروع به مهار آتشسوزی میکنند، میتوان از انواع روباتها و پهبادها برای گزارشگیری از درون ساختمان استفاده کرد. هر ساله در نمایشگاه و مسابقات روباتهای دانشجویی، شاهد رونمایی از دهها روبات مخصوص حادثههای طبیعی هستیم که میتوانند وارد ساختمان شوند و هر چیزی از گشتن برای یک موجود زنده تا خارجسازی اشیای قیمتی و فیلمبرداری از وضعیت و ابعاد حادثه را انجام دهند. تصور کنید فقط به جای چند نفر از این آتشنشانان عزیز فداکار، چند روبات زیر آوارهای چند ده تنی گرفتار شده بودند. انواع دوربینهای مادون قرمز برای مشاهده یک موجود زنده و انسان از ورای دیوارها و ساختمانها وارد بازار شده است که میتوانست در این حادثه بهکار گرفته شود.
در فاز سوم، پس از فروپاشی ساختمان پلاسکو باز هم روباتهای امدادگر و روباتهای جستوجوگر میتوانند وارد کارزار شوند و به دنبال اجساد یا انسانهای زنده مانده زیر آوار بگردند. باز هم در اینجا پهبادها میتوانند مدام بر بالای ساختمان و جاهایی که در همان ساعتهای اولیه وقوع حادثه، غیردسترس است، پرواز کنند و به تیمهای مختلف گزارشهای تصویری و ویدیویی بدهند. در مراحلی از آواربرداری، شدت حرارت اجازه پیشروی نمیداد اما دنیای فناوری برای چنین شرایطی دستگاههای خاص خودش را ساخته است که میتوانند گرمای چند صد درجه تحمل کنند. تا چندین ساعت پس از حادثه و شاید گذشت زمانی ۲۴ ساعته، تلفنهای همراه و ثابت و آنتنهای مخابراتی در محل حادثه قطع بودند. یکی از سرفصلهای اصلی پدافند غیرعامل، نصب و راهاندازی ایستگاههای رادیویی سیار در محل چنین حادثههایی است که بتواند به سرعت دسترسی به تجهیزات ارتباطی و اینترنت را فراهم کند.
در فاز چهارم، خبرهای شایعه و ضد و نقیض زیادی در این فاصله بحرانی ۴۸ ساعته روی سایتها و شبکههای مختلف خبری مخابره شده است و حتا دقیقترین خبرگزاریها و سایتهای خبری آنلاین دچار خطا شدند و آمار و ارقام اشتباه اعلام کردند. ستاد بحران کشور میتوانست یک تیم رسانهای مجهز در محل حادثه مستقر کند و به سرعت با راهاندازی یک سایت و کانال تلگرام و ابزارهای ارتباطی دیگر، دقیقترین و موثقترین اخبار کنترل شده و لازم برای مردم را انتشار و در اختیار دیگر رسانهها قرار دهد. اکنون، شاهدیم که هر سایت و رسانه و خبرگزاری و شبکههای مختلف صداوسیما، به طور جداگانه عکاس و فیلمبردار و خبرنگار به محل حادثه اعزام کردند که ناگفته مشخص است زیر دست و پای امدادگران و بیلهای مکانیکی و ماشینهای سنگین آواربرداری چه میکنند. شاید اگر یک منبع موثق و دقیق اخبار حادثه ساختمان پلاسکو را در اختیار دیگر رسانهها میگذاشت، از درد و اندوه و نگرانی بسیاری از خانوادههای آتشنشان کاسته میشد و نیازی به سرازیر شدن مادران، همسران، فرزندان و دیگر اعضای خانواده به سوی چهارراه استانبول تهران و ساعتها در خیابانها اطراف سرگردان شدن برای گرفتن یک خط خبر سلامتی عزیزانشان نبود.
دنیای فناوری برای حادثههایی مانند حادثه ساختمان پلاسکو راهکارها و محصولات مختلفی دارد و در هر فاز کار از پیشگیری تا هنگام وقوع و پس از آن میتوان با ابزارهای ماشینی به جنگ آتش و بتن و آهن رفت و از به خطر انداختن جان انسانها و وارد آمدن خسارتها و ضررهای مالی بسیار گزاف جلوگیری کرد. باید روباتها و دیگر تجهیزات هوشمند ساختمانی و مخصوص حوادث بحرانی را باور کنیم و شرایطی برای بهکارگیری و استفاده ازشان در بخشهای مختلف کشور ایران عزیزمان فراهم سازیم تا در هنگام وقوع حادثههایی مانند حادثه ساختمان پلاسکو با امکانات و تجهیزات مدرنتر و کاملتر وارد عرصه امدادرسانی و مدیریت بحران شویم.
ثبت نظر