بهره وری، پازلی گسترده و پیچیده است؛ اما این تنها وجهی از آن است. کار های روزمره ی ما بی شک اهمیت بسیاری دارد و باید هر روز انجام شود؛ اما انسان نیاز به محرک ذهنی دارد و احتیاج دارد از مهارتهایش خلاقانه استفاده کند تا سرگرم بماند. وقتی چنین فرصت های خلاقانه ای محدودند و ریسک های کاری دیگر تبدیل به امری تکراری و کسل کننده می شوند، بهره وری پایین می آید.

بهره وری در انگلستان

بیانیه نخست وزیردر پاییز، نشانگر برخی حقایق جالب در مورد فاصله زیاد بهره وری در بریتانیا با کشورهای دیگراست. نرخ بهره وری در بریتانیا حدود 30 درصد از امریکا و آلمان پایین تر است. کاری را که یک کارگر آلمانی در 4 روز به اتمام می رساند، برای یک کارگر بریتانیایی 5 روز طول می کشد. بدتر از آن اینکه این مسئله بیش از یک دهه مورد بحث قرار گرفته است وما هنوز موفق به حل آن نشده ایم، که این خود امری بسیار نگران کننده است.

مسئله بهره وری که در کار با آن مواجه هستیم، راجع به این نیست که از کارگران بخواهیم بیشتر کار کنند یا حتی راجع به این نیست که از آن ها بخواهیم بهتر کار کنند. این مسئله در مورد این است که چگونه بیشترین بازدهی  ذهن انسان را در یک محیط کاری مدرن به دست آوریم. تلاش های زیادی برای حل پازل بهره وری، توسط دولت های متعدد بریتانیا انجام شده که مشخصا کافی نبوده است؛ اما نباید هنوز امیدمان را از دست بدهیم. شاید مشکل بهره وری پایین، به برنامه ریزی مربوط نیست بلکه با تکنولوژی حل می شود؛ چرا که تکنولوژی در حال حاضر اثرات واقعی ومعنی داری را بر محیط های کاری می گذارد.

این جایی است که به اعتقاد من، هوش مصنوعی می تواند و باید وارد عمل شود؛ نه به عنوان کارگری که جایگزین ما شود بلکه برای کامل کردن ما و کم کردن بار مسئولیت های روزمره زندگی از دوشمان،  زمانی که از مهارتهای ما می توان در جای دیگری استفاده ی بهتری کرد.

تقسیم کار – همکاری انسان و کامپیوتر

راه حلی که ما در هوش مصنوعی به آن رسیده ایم، حذف کار انسان نیست؛ بلکه راجع به واگذرای وظایف مناسب به انسان و کامپیوتر است و اطمینان حاصل کردن از این که هر یک کاری را انجام می دهند که در آن مهارت بیشتری دارند. بیشترین کارایی هوش مصنوعی در انجام کارهای معمولی و روزمره است.  هوش مصنوعی قادر است با دقت و بازدهی بیشتری از انسان این وظایف را انجام دهد.

از طرف دیگر، خلاقیت یکی از پیچیده ترین قابلیت های انسان است. با رها ساختن انسان از وظایف روزمره معمولی، قابلیت او برای انجام کارهای خلاق و پیچیده تر بیشتر می شود و با استفاده از ذهن و مهارت انسانی نتیجه بهتری می گیریم.

نکاتی درباره فناوری اطلاعات و بانکداری

آملیا ، نمونه ای از تکنولوژی در شرکت IPsoft است که با انجام سریع تر و بهینه تر کار های روزمره، نحوه ی برخورد ما با کار را تغییر داده است. وظیفه اخیر هوش مصنوعی، در بخش خدمات فناوری اطلاعات داخلی شرکت SEB، در سه هفته اول راه اندازی، بیش از 4000 مکالمه با 700 کارمند انسان  بود که بیشتر این پرس و جو ها را  مستقل از انسان حل و فصل کرد.

این موضوع به کارکنان فناوری اطلاعات اجازه داد که بر روی مشکلات پیچیده تر و مهم تری تمرکز کنند که به ذهن انسان نیاز دارد. این رقم در دیگر بخش های فناوری اطلاعات نیز بدین صورت است؛ نیروی کار مجازی درکمک به نیروی انسانی نقش مهمی دارد.

این موضوع در معرفی هوش مصنوعی از اهمیت فراوانی برخوردار است. چرا که، هوش مصنوعی نباید، یا بگذارید صراحتا بگویم نمی تواند جایگزین انسان شود. هوش مصنوعی می تواند جایگزین خوبی یرای انجام کارهای تکراری و با حجم بالایی شود که انسان تا به حال مجبور به انجام آن بوده و با این کار به کارکنان اجازه دهد که بیشتر بر روی کارهای رضایت بخش تر و تاثیرگذارتر تمرکز کنند.

دستیاران کامپیوتری، خسته نمی شوند. آن ها با انجام دادن کارهایشان بی انگیزه، کسل  و بی روحیه نمی شوند. بهتر بگویم، آملیا هیچ انگیزه ای ندارد که از سیاست ها و مقراراتی منحرف شود که نقش اساسی در کار او دارد

انسان دارای نیازهایی است که تسلط یافتن بر آن ها فراتر ازحد توانایی اوست و اقدامات مشابهی را تکرار می کند. نقاط قوت انسان ها در توانایی آن ها برای حل مسئله و تصمیم گیری درست است. این از صفات مهم انسان است که هوش مصنوعی توانایی برابری با آن را ندارد و به همین دلیل ما با همکاری هوش مصنوعی می توانیم به نتایج بهتری دست پیدا کنیم.

هدف IPsoft، یک نیروی کار ترکیبی است که در آن انسان و ماشین در کنار هم کار کنند، نه در مقابل هم. وقتی ماشین ها کارهای وقت گیر را انجام دهند، انسان می تواند با بیشترین ظرفیت خود کار کند و گام مهمی برای غلبه بر مسئله بهره وری بردارد که اقتصاد انگلستان با آن روبه روست.

کلید رسیدن به بهره وری

بیانیه نخست وزیر در پاییز، بهره وری را زیر ذره بین قرار داد و اکنون به ویژه تعهد برای ایجاد صندوق سرمایه گذاری ملی بهره وری بسیار مورد نیاز است.

راه حل باید از جنبه های مختلف اقتصاد باشد، همراه با تعهد نخست وزیر در اختصاص دادن دو میلیارد یورو سالانه برای صندوق توسعه و تحقیقات علمی. من معتقدم که انگلستان در حال کاهش این فاصله با کشورهای دیگر است.

هوش مصنوعی، تنها تکه ای از این پازل است. نکته جالب راجع به پازل ها این است که قرار دادن یک تکه پازل، اغلب مسیر رو به جلو را واضح تر می کند. متوجه می شوید که اگر یک قطعه نشانگر تنه درخت است، پس قطعه بالایی به احتمال زیاد باید شاخه درخت باشد و بالا تر از آن برگ ها و سپس آسمان.

هوش مصنوعی، کلید رسیدن به بهره وری برای اقتصاد انگلیستان است و تکه مهمی از این پازل. هوش مصنوعی انسان را از انجام کارهای روزمره و بی اهمیت آزاد می کند. می توان از آن در انواع کارهای مربوط به صنایع استفاده کرد، از بانکداری گرفته تا فناوری اطلاعات و مشاغل دیگر واین امر به نوبه خود باعث بهبود بهره وری در سرتاسراقتصاد کشور می شود.

اکنون استفاده درست از این تکنولوژی بر عهده ی ماست. نه فقط برای پیشرفت ناچیز اقتصادی، بلکه برای استفاده و تقسیم بهتر مهارت های انسان و کامپیوتر.