طرح جدید Davos 2016 : نگاه جهان به Big Data چگونه است ؟!

طرح جدید Davos 2016 : نگاه جهان به Big Data چگونه است ؟!


مدیر عامل یک Silicon Valley-based Big Data در استارت آپ خود در مورد چگونگی برداشت رهبران اجتماع جهانی از پتانسیل Big Data گزارش می دهد .برای بسیاری از کاربران یکی از دلایل رفتن به Davos امکان رهایی از دست Big Data است . در این کار هر کسی ارزش و همچنین اجتناب ناپذیر بودن کار هر شرکت با داده های وسیع را قبول دارد . ( البته ، Davos یک امید کاملا متفاوت هم پیش روی افراد می گذارد و آن هم داستانی برای یک بلاگ متفاوت می باشد ) . این گردهمایی تعداد زیادی از افراد را از سراسر جهان در یک جا جمع می کند . افراد شرکت کننده در این گردهمایی از بازیگران گرفته تا ادارات عمومی و رهبران جوان و مدیر عامل های Global 2000 و رهبران NGO و در کل از سر تا سر می باشند . و پر واضح است که با این تنوع موجود می توان با نقطه نظر های بسیار متنوع و متفاوتی آشنا شد .

البته با این حجم از افراد شرکت کننده در این گردهمایی مطمئنا برخی از افراد نیز وجود خواهند داشت که اصلا با داده آشنایی چندانی ندارند و یا حداقل اینکه علاقه خاصی به آن ندارند . در حالی که این کنفرانس افراد مشتاق و دارای انگیزه بالا را به خود جلب می کند ، تقریبا اغلب افرادی که در گزارش ها و مصاحبه ها شرکت کرده و به ارائه نظرات خود می پردازند یا از قبل در حرفه مخصوص به خودشان آشنایی بالایی با داده داشته و به وفور از آن استفاده می کرده اند و یا اینکه دوست داشتند در آینده بتوانند بیش از پیش از داده استفاده بکنند .
در واقع چنین به نظر می رسد که دیگر داده به عنوان مد مطرح نیست اما هر چه باشد یک پیش نیاز مهم به شمار می رود که همه مجبور به بهره گیری از آن هستند . امروزه هر کسی دوست دارد که در زمینه داده اطلاعات زیادی به دست بیاورد و دانش خود را در این بخش افزایش بدهد . در برخی موارد هم چنین به نظر می شود که افراد برای داشتن ان هزینه کرده باشند و در حال حاضر نیز برای حفظ آن و یا افزایش قدرت رقابتی خود با رقیبان نیازمند کار های بیشتری هستند که همین نیاز در آنها سبب نوعی نگرانی شده است .
داده در برابر قدرت یادگیری : کدام یک باید انتخاب شود ؟
خب این موضوع بار ها و بار ها مورد بررسی قرار گرفته است . Rupert Duchense به عنوان مدیر عامل Aimea میزبان یک مراسمی بود که به همین موضوع اختصاص داشت . همینطور شنیده می شد که مدیر عامل یکی از شرکت هایی که از داده های بسیار حجیمی نیز استفاده می کند گفته است که باید چاره ای پیدا بشود که استفاده افراد دخیل در شرکت و یا مشترکان شرکت استفاده خود از داده را کاهش بدهند . خب حرف های وی فرضیه ای را در ذهن ما بوجود می آورد که نیاز به بررسی دارد و باید در یک آزمونی مورد آزمایش قرار بگیرد که آیا منظور او این است که مردم بایستی به جای درک واقعی مشتری و یا مشکل در دسترس نگاه خود را معطوف داده نمایند یا خیر ! . اغلب مشاهده می شود که تلاش آنها بر این است که به جای ابداع مجدد تمایل به ارتقاء و بهبود یافته های خود دارند .
یکی از مدیر عامل ها این مفهوم را با معرفی مفهوم " داده ی گرم " و سفارشی سازی بسط داد . وی استدلال کرد که خودش یک ایمیلی را به یک از مشتریان ارسال نموده که بر خلاف 1000 ایمیلی که شامل پیشنهاد های نامربوط هستند کاملا دقیق و درست است . اساسا منظور وی از این بحث آن بود که بگوید داده ها می توانند مفید باشند و به درد ما بخورند اما تنها زمانی به این صورت خواهد بود که کاملا صحیح باشند .
داده نوعی دارایی محسوب می شود ... شاید باشد و شاید هم نه .
در یک نشست ، یک سرمایه دار ریسک پذیر متفکر استدلال کرد که " Data یک دارایی به شمار می رود و ارزش بالایی دارد . " او برای اثبات مدعای خو به استارت آپ هایی اشاره کرد که به صورت فعالی بر روی جمع آوری داده سرمایه گذاری کرده اند : او استدلال کرد که شرکت ها بایستی ذخیره داده را با هدف مفید واقع شدن در بحث مشکلات احتمالی آینده انجام بدهند و به منظور استفاده از داده ها در برطرف کردن مشکلات انبار بکنند . حتی به جرات می توان گفت که بسیاری از خواننده های این متن نیز پس از تمام شدن آن را در بسیاری از محافل به اشتراک خواهند گذاشت . حتی شاخه ای کاملا مستقل از اقتصاد نیز وجود دارد که به طور اختصاصی به این بحث می پردازد .
ولی با همه این تفاسیر شاید شما فکر بکنید که افراد در برابر این کار پاسخ منفی بدهند اما اینگونه نیست . این طور نیست که آنها ارزش داده را انکار بکنند زیرا آنها در بررسی ها و بحث های صورت گرفته در نهایت به این نتیجه رسیدند که داده را به عنوان وسیله ای برای حل مشکلات ببینند . با این وجود در مصاحبه های کاملا تصادفی که با برخی از لیدر ها و رهبران صورت گرفته است شنیده می شود که اغلب آنها بر این باور اند که سرمایه گذاری و اختصاص وقت به پرژه ای که قادر به از میان برداشتن همه موانع و مشکلات نباشد ارزشی ندارد . آنها دوست دارند که کار را با یک مشکل شروع بکنند و در نهایت به پروژه ای دست یابند که مشکل موجود را بر طرف نماید . حال اگر این راه حل و پروژه می تواند همان داده باشد پس باید به آن پرداخت و اگر هم پاسخ در داده نیست پس تکلیف مشخص است .


0 نظر درباره‌ی این پست نوشته شده است.

ثبت نظر