بازاریابی محتوا یکی از بهترین روشهای بازاریابی است اما برای اینکه این شیوه موفق عمل کند، باید به چه مواردی توجه کنیم؟
شاید برای عده زیادی از افراد واژه بازاریابی محتوا یا Content Marketing یک واژه جدید باشد اما در واقع سالهاست که وب سایتهای مختلف از طریق این شیوه کسب درآمد میکنند. در واقع داستان سرایی یکی از قدیمیترین روشها برای برقراری ارتباط است و امروزه هم تولید محتوا و بازاریابی محتوا به یکی از حوزههای پراهمیت در بازاریابی تبدیل شده است. درواقع این روش بازاریابی با هزینهای تقریبا یک سوم بازاریابی بیرونی، سه برابر درآمد بیشتری برای سازمان شما به دنبال خواهد داشت. دلیل این اتفاق هم اعتمادی است برای مشتری ایجاد میشود و از این رو احتمال خرید محصول افزایش مییابد.
این روش بازاریابی اگرچه مدتهاست که مورد توجه قرار گرفته است و برخی از افراد فعال در این حوزه هنوز چندان در این خصوص خبره نیستند و اشتباهاتی میکنند که باعث میشود بازاریابی محتوا نتیجه معکوس داشته باشد. با فیسیت همراه باشید تا چند باید و نباید کلیدی برای داشتن بازاریابی محتوای موفق را با هم مرور کنیم.
چطور بازاریابی محتوای موفقی داشته باشیم
1- تقلید همیشه جواب نمیدهد
یکی از رایجترین اشتباهاتی که در بازاریابی محتوا مرتکب میشویم، الگوبرداری کور کورانه است. میگویم کورکورانه، به این دلیل که الگوبرداری اصلا اشتباه نیست بلکه در بسیاری موارد، الگوبرداری از روشها و استراتژیهای موفق، میتواند شما را هم به هدف برساند. اما باید بدانید که یک روش واحد همیشه و برای همه مخاطبان جواب نمیدهد.
برای مثال تصور کنید که میخواهید لپ تاپی را به فروش برسانید که قیمت مناسبی دارند و در عین حال کیفیت خوبی هم دارند اما واقعیت این است که این محصولات برای انجام کارهای سنگین مناسب نیست. بنابراین باید محتوایی تولید کنید که این محصولات را به خوبی و صادقانه معرفی کند اما نکته مهم اینجاست که این محتوا را باید به دست مخاطبان اصلیاش برسانید. برای مثال دانشجویان گزینه مناسبی برای این محصولات هستند. پس با ارائه این محتوا به مهندسان و معماران، چیزی نسیبتان نمیشود.
بنابراین اینجاست که موضوعی با نام استراتژی محتوا و ساخت پرسنا مطرح میشود. درواقع باید بدانید که محتوای درست را به کاربر درست و در زمان درست ارائه کنید تا نتیجه مطلوبی برای شما به ارمغان بیاورد.
بنابراین قبل از هر چیزی مشخص کنید که مخاطبتان کیست، چه نیازی دارد و زمان درست پاسخ به این نیاز چه زمانی است. درواقع در نظر داشته باشید که با استفاده از یک استراتژی که قبلا موفق شده است، ممکن است شما موفق نشوید، زیرا این استراتژی برای هر شرایطی مناسب نیست.
پیشنهاد فیسیت: پنج تکنیک و ترفند طلایی که هر کپی رایتر حرفهای باید بداند
2- هم و غمتان را فروش نگذارید
پایه و اساس بازاریابی محتوا، اعتماد سازی است. درواقع بازاریابی محتوا به این معناست که نیاز مشتری را بشناسید و با تولید محتوایی مناسب، به این نیاز پاسخ دهید و مشکل کاربر را مرتفع کنید. واقعیت این است که شما با تولید محتوا، هدف فروش را دنبال میکنید اما نباید همان در ابتدای ماجرا به سراغ معقوله فروش بروید؛ بلکه بهتر این است که سوالات و نیازهای کاربر را مرتفع کنید و محتوایی غنی به او عرضه کنید. حالا اینجاست که تازه بحث فروش محصول و یا خدمات معنی پیدا میکند. درواقع تا به اینجا سوالات کاربر را پاسخ دادهاید و حالا او به شما اعتماد کرده است. پس حالا میتوانید محصول یا خدمات خود را به عنوان پاسخی نهایی به کاربر معرفی کنید.
3- مخاطب را به واکنش وادارید
گاهی اوقات محتوای بسیار غنی را تهیه میکنیم اما نتیجه خوبی از این بازاریابی نمیگیریم. شاید یک دلیل اصلی برای این اتفاق، فقدان دکمه CTA باشد. اما دکمه CTA چیست؟
دکمه CTA درواقع یک فراخوان است. به طور ساده همان لینک یا دکمهای است که کاربر را به انجام کاری وامیدارد. این کار هم برای کاربر سود دارد و هم برای شمایی که محتوا را تولید کردهاید. در واقع با کلیک روی این دکمه، هم مخاطب به جواب سوالهایش میرسد و هم شما او را به صفحهای هدایت کردهاید که مورد نظرتان بوده است.
پیشنهاد فیسیت: چطور با تولید محتوا وب سایت خود را متحول کنیم
نمونههای واقعی از استراتژیهای متفاوت
رعایت نکات بالا شاید در نگاه اول سخت به نظر برسد اما با دو مثال ساده، تفاوتهای کلیدی در بازاریابی محتوای موفق را بهتر توصیح خواهم داد.
برای نمونه بنده یک راهنمای خرید لپ تاپهای زیر 5 میلیون تومان تهیه کردهام. هنگام نگارش این مطلب، مخاطب من آن دسته از کاربرانی بودهاند که برای مصارف خانگی و یا اداری سبک، به یک لپ تاپ ارزان قیمت و پایین رده نیاز دارند. بنابراین در این راهنمای خرید، ابتدا قشر مخاطبی که مد نظرم بوده را مشخص کردهام (حتی در عنوان این مطلب هم به کاربرد لپ تاپها اشاره شده است). سپس لپ تاپهایی را انتخاب کردهام که بالاترین کانفیگ ممکن را در این بازه قیمتی داشته باشند. در مرحله بعدی مشخصات مهم لپ تاپها، توضیح کوتاهی درباره آنها و تصویرشان را اضافه کردهام. در نهایت هم لینک خرید آنها را قرار دادهام که همان دکمه CTA است. بنابراین مخاطب من ضمن پاسخ به سوالاتش، محصولاتی که مناسبش است را هم در همان صفحه پیدا میکند. برای این دسته از کاربران، قیمت حرف اول را میزند، پس باید به سرعت به سراغ قیمت برویم و حتی بازه قیمتی را در عنوان متن هم به کار ببریم.
فرض کنید در مطلب دیگری، راهنمای خرید لپ تاپهای مناسب گرافیستها را تهیه کردهام. بی شک افرادی که به دنبال خرید چنین لپ تاپی هستند، باید به مشخصات خاصی از لپ تاپ توجه ویژه داشته باشند. از سوی دیگر این دسته از مخاطبان، هزینه بیشتری برای لپ تاپ در نظر میگیرند و در اصل کاربرد لپ تاپ برای آنها اهمیت بیشتری نسبت به قیمت آن دارد. بنابراین این راهنمای خرید را با معرفی فاکتورهای مهم برای لپ تاپهای مناسب گرافیستها را آوردهام. در عنوان این راهنمای خرید، دلیلی نیست که درباره قیمت صحبت کنم اما کاربرد اهمیت ویژهای دارد. در این راهنمای خرید، باید در بخش مشخصات مهم، به مواردی اشاره کنم که روی کار گرافیست تاثیر گذار است مثلا باید مواردی همچون اندازه نمایشگر، رزولوشن، گرافیک و... لپ تاپ در بخش مشخصات آورده شود. ادامه استراتژی همان چیزی است که در مثال اول آوردیم، یعنی همان عکس و لینک.
نظر شما درباره بازاریابی محتوا چیست؟ نظرات و تجربیات خود را با ما و سایر کاربران فیسیت به اشتراک بگذارید.
اخبار مرتبط:
مهمترین مهارت مارکتینگ دهه 2020 چیست؟
ما را در شبکههای اجتماعی مختلف تلگرام، روبیکا، توییتر، اینستاگرام و آپارات همراهی کنید.
منبع خبر: فیسیت
ثبت نظر