مغز شما ماهرانه از بدن شما برداشته شده و در حال مصرف از مخزنی است که بر روی یک میز آزمایشگاه قرار دارد.

پایانه های اعصاب مغزشما به یک ابر رایانه متصل شده که مسۀول  تمام احساسات زندگی روزمره است. به همین دلیل است که  شما فکر می کنید یک زندگی کاملا طبیعی دارید.

آیا تو هنوز وجود داری؟ آیا هنوز تو "تو" هستی؟  و جهان ساخته و پرداخته تخیل شماست و یا یک توهم ساخته شده توسط دانشمندان اهریمنی است؟

مانند سناریوی یک کابوس به نظر می­رسد اما آیا شما با اطمینان کامل می توانید بگویند که این درست نیست؟

می توانید به کسی اثبات کنید که در واقع شما یک مغز درون ابر کامپیوتر نیستید؟

شیاطین فریبنده

فیلسوف هیلاری پاتنم این نسخه معروف آزمایش ذهنی مغز در ابر کامپیوتر را در کتاب خود "دلیل، حقیقت و تاریخ "مطرح کرد. اما این نظریه اساسا نسخه به روز شده نظریه ذهن شیطانی فیلسوف فرانسوی رنه دکارت در" تاملات در فلسفه اول " است.

در حالی که چنین آزمایشهای فکری ممکن است به نظر عجیب برسد - و شاید کمی نگران کننده باشد - آنها یک ایده ی مفید ارایه کردند. آن نظریات توسط فیلسوفان برای بررسی فلسفه ی وجودی انسان و درک بهتر از جهان مورد استفاده قرار گرفتند.

دکارت فکر کرد بهترین راه  شک به همه چیز است و ساختن دانش از آنجاست. با استفاده از روش تردید او ادعا کرد که تنها یک هسته از یقین مطلق به عنوان پایه و اساس قابل اعتماد برای دانش خدمت می کند.

دکارت معتقد بود هر کس می تواند در این نوع تفکر فلسفی غرق بشود. او در یکی از آثار خود صحنه ای را توصیف می کند  که در مقابل آتش کابین چوبی اش  نشسته و پیپ می­کشد.

او می پرسد آیا می تواند اعتماد کند که پیپ را در دست خود گرفته یا دمپایی را در پای خود دارد؟ او اشاره می کند که حواس او را در گذشته فریب داده است و هر چیزی که قبلا فریبنده بوده نمی توان بر آن متکی بود بنابراین او نمی توانید مطمئن باشد که حواس قابل اعتماد است.

درون سوراخ خرگوش(استعاره ای برای ورود به ناشناخته)

از زمان دکارت  شک و تردیدی این چنین  مورد علاقه فلاسفه بوده است: چگونه می توان مطمئن بود که ما در حال حاضر خواب نیستیم و زندگی ما یک رویا نیست؟

دکارت تصور می­کند که موجود قادر مطلق، شیطانی است که ما را فریب میدهد که در حال حاضر داریم زندگی می­کنیم و همه چیز عادی است. در واقع حقیقت می تواند چیزی کاملا متفاوت از آنچه که هست باشد.

من تصور می­کنم که یک شیطان مخرب  که از قدرت زیادی برخوردار است با حیله گری تمام از انرژی خود به منظور فریب ما استفاده می­کند.

آزمایش ذهنی مغز در یک ابر رایانه و چالش شک و تردید در فرهنگ عامه استفاده شده است. نمونه معاصر قابل توجه آن فیلم ماتریکس 1999  و اینسپشن 2010 اثر کریستوفر نولان می­باشد.

با تماشای نسخه نمایشی آزمایش ذهنی، بیننده به یک جهان داستانی وارد می شود و با خیال راحت در ایده های فلسفی سیر می­کند.

به عنوان مثال، در فیلم ماتریکس، ما با شخصیت  نئو (کیانو ریوز) که در می یابیم جهان "عادی" در واقعیت  درون یک کامپیوتر شبیه سازی شده است .

با وجود اینکه ما نمی دانیم که جهان خارج چگونه به نظر می رسد، دکارت مراقبه دوم خود را با بارقه ای از امید آغاز می کند.

حداقل می توانیم مطمئن باشیم که ما خودمان وجود داریم، زیرا هر بار که شک می­کنیم  باید یک "من" وجود داشته باشد که شک می­کند. این نتیجه به جمله ی معروف "من فکر می کنم پس هستم" تبدیل شده است.

بنابراین، بله، شما ممکن است یک مغز در ابر کامپیوتر باشید و تجربه شما از جهان ممکن است یک برنامه شبیه ساز کامپیوتری توسط نبوغ شیطانی باشد اما، مطمئن باشید، حداقل شما فکر می­کنید!